شب بخیر آقای نویسنده

ساخت وبلاگ

 

 

دلم برایت تنگ می شود
وقتی قرار است،
روزی مرگ
به مامن ما بیاید
به دست های من
به موهای بلند تو
و خانه ی کوچکمان


                                     علی صادقی پری

شب بخیر آقای نویسنده...
ما را در سایت شب بخیر آقای نویسنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeezepanjomo بازدید : 47 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:25

 خرمن گیسوی دلبر: دلتنگم غبار روی خرمالو های باغ پیر بابا : منم دلتنگ روزای بی دغدغه اماما خب دلبر جان رسم آدمیزاد همینه؛همیشه ترجیحش با لحظه ستهر لحظه رو به لحظه ی قبل ترجیح میده و در نهایت سر برمیگر شب بخیر آقای نویسنده...
ما را در سایت شب بخیر آقای نویسنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeezepanjomo بازدید : 47 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:25

خرمن گیسوی دلبر:  
من بغل میخوام

غبار روی خرمالو های باغ پیر بابا : 
منم میخوام ... در واقع تقصیر مادرامونه ...

خرمن گیسوی دلبر:  
مامانمون ؟!

غبار روی خرمالو های باغ پیر بابا :
انقدر که مادراشون گفتن این بچه رو زمین بذار انقدر تو بغلت نگیر ... بغلی میشه بچه ... گناه داره ...، اما کو گوش شنوا ... گوش نکردن که نکردن!!

شب بخیر آقای نویسنده...
ما را در سایت شب بخیر آقای نویسنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeezepanjomo بازدید : 45 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:25

 

 

جراحات ما را
چه کسی مرهم خواهد بود
دستان چه کسی در آغوش ما
قد خواهد کشید
ما را که گم شده ایم،
چه کسی پیدا خواهد کرد
چه کسی
به خانه خواهد برد

 

علی صادقی پری

 

 

شب بخیر آقای نویسنده...
ما را در سایت شب بخیر آقای نویسنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeezepanjomo بازدید : 32 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:25

حرف تو که به میان می آمد واژه های نجیبی در دهانم قد میکشید و اینگونه بود که شعر همچون مادیانی مست بر سینه ام میتاخت شب بخیر آقای نویسنده...
ما را در سایت شب بخیر آقای نویسنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paeezepanjomo بازدید : 30 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:25